|
به من که باشه میگم کلا درس نخونیــــــــد!! والا آخه درس میخونیم که چی!!! یه دوست دارم تو مدرسه خیلی خانوادشون مذهبیه!!! خودشم متولد آفریقای جنوبی هستش!!! البته ایرانیه ها ولی به علت شغل پدرش تا دوسالگی اونجا بودن! من که عصبانی میشم از دستش بهش میگم آفریقایی !!! بعد اون میگم نه آفریقایی نیستم که پروتریایی هستـــــم!!! حالا هر کی ندونه فک میکنه پروتریا کجا هست!!! القصه ! یه بار از ایشون سوال کردم خب عزیزه دلم تو میخوای چیکاره شی این همه خر میزنی!! خیلی رک گفت: خانه دار! خواستم بگم آخه پس آدمه عاقل تو که آخرش میخوای بری کهنه بچه بشوری چرا این قدر خر میزنی !!! ... امروز امتحان فیزیک داشتیم!! تو این دو و نیم روز که وقت گذاشته بودن همزمان به غیر از دفتر و کتاب نشر الگو و خوشخوان هم خوندم ... چندتاسوال داشتم ... صبح که رفتم مدرسه از بچه ها سوالامو پرسیدم آخرش هم به یکی از جوابا نرسیدن!! و تضعیف روحیه شدن!!! این قدر خوشم میاد یکی رو این طور اذیت کنم! سره جلسه که رفتیم 2 تا ورقه A4 که هر دو طرفش سوال بوداومد زیره دستم!! یعنی معلممون قربونش برم نامردی نکرده بود حتی سوال های تشریحیش هم که من همیشه اونا رو خوب میدم هم مفهومی و سخت بود . اخه مثلا چی میشد میگفت انرژی جنبشی رو تعریف کنید! 10 تا مسئله هم عزیزه دل داده بود که باز نسبت به تشریحی ها ساده تر بود! آخر های امتحان بود که خودش اومد ! منم که صندلیه اول میشینم! اومد یک راست بالا سرم ! زور کرده بود که سوال بپرس ازم!! منم دست و پامو گم کرده بودم گفتم خانم شما برید چرخی بزنید من پیدا کنم سوالامو!! اونم یه اخم کرد رفت!! بعد که یه چرخ زد منم سوال یافتم صداش کردم 4 تا سوال کردم ازش! یعنی به خدا خیلی رو دارم سره امتحان! تو هر امتحان سوال کردن از معلم و راهنمایی های معلم خوب نمره میگیرم!!! البته تقصیره خودشونه میخواستن منو بزارن میزه آخر که زحمت بهشون ندم خودم با بچه ها حل میکردم! خلاصه امتحان بالاخره تموم شد اومدیم بیرون ! سرم داشت منفجر میشد! ... یادمه بچه بودم اصلا از سالاد الویه خوشم نمیومد ! جمله معروفم هم این بود که کاش خدا سالاد الویه رو نمی آفرید!! الان سالاد الویه خیلی دوس دارم اما فیزیک نه! ( خیلی ربط دارنا) آخه چی میشد خدا این فیزیک را نمی آفریدی!! ÈÑÓÈåÇ: خاطراته من ... |
.